برادر زمانی که دو خواهر گربه های خود را به او دادند عید شد. قیافه اش حماسی بود. دختر آسیایی برای سال جدید چنان هدیه بزرگی به او داد که معلوم است که برادر انتظارش را نداشت. دختر آسیایی تصمیم گرفت تا گربه را از دم نکشد و تا زمانی که فرصتی برای استفاده از آن وجود داشت، بلافاصله دست به کار شد. سه نفری موفقیت آمیز بود، تقدیر فقط از بیدمشک خواهرش بیرون ریخت.
بله، او پشت تلفن با دوست دخترش شوخی می کرد که می تواند پدرش را که در حمام شسته شده، بخواهد با او رابطه جنسی داشته باشد. به خصوص که مادرش خانه نبود. بنابراین او را با جرات اغوا کرد. این دخترها خیلی بد هستند، فقط برای اینکه شرط بندی را ببرند و باحال به نظر برسند. اما بابا یه لگد ازش گرفت. ))