به قیافه های دختر گیر کردم و می خواستم نوازش های دهانی را ببینم. خوب، در اصل بد نیست، اما کافی نیست. بیشتر فیلم آنها فقط رابطه جنسی دارند. من از شروع فیلم (منجار و کونیلینگوس) و پایانی که پسر روی سینه سبزه ختم میشود، خوشم آمد. این که دختر بعد از آمدن دوست پسرش دیک را لیس نزد، کمی ناامیدکننده بود. یا این زن و شوهر هنوز جوان هستند، یا این خانم قیچی گرفتار شد.
به طور کامل متوجه نشدم که نامادری در ابتدا با او چه صحبتی می کند، اما با قضاوت بر اساس پیشرفت بیشتر وقایع، بدیهی است که از وضعیت سخت زنانه او شکایت می کند - سینه های بزرگ، در مورد او، که پوشیدن آنها بدون ماساژ مداوم دشوار است. و ماساژ سینه هاش و همچنین کل بدنش. و این چیزی بود که دوست دختر تیره پوستش در موردش صحبت می کرد ، قبل از اینکه با آنها به رختخواب برود ، بلافاصله فهمیدم - او با نامادری خود همدردی کرد و به او کمک کرد! همینطور بود، نه؟
همه چیز واضح است - او او را فریب داد تا رابطه جنسی داشته باشد، اما واقعاً چه کسی از آن فیلم گرفته است؟ مشخصا با دوربینی متفاوت از دوربینی که در دست داشت از آن فیلم گرفته است! دوربین مخفی این زاویه و کیفیت عکسبرداری را نمی دهد! بنابراین فیلمبردار در اتاق با یک دوربین حرفه ای و یک دوربین در دستانش فقط یک مسخره است.
من همیشه جذب زنان شرقی به خصوص زنان ژاپنی بوده ام. من کتاب هایی در مورد گیشاها و سنت های دیگر خوانده ام، شاید به همین دلیل است که آنها از ذهن من خارج نمی شوند.
در واقع، فرهنگ جنسی ژاپنی با فرهنگ اسلاو و اروپایی بسیار متفاوت است. شاید این چیزی است که آنها را جذب می کند.